انور پاشا، طلعت پاشا، تکین آلپ، مصطفی کمال آتاترک قتل عام ارمنیان نتیجه اتحاد یهودی و ترکی است

انور پاشا، طلعت پاشا، تکین آلپ، مصطفی کمال آتاترک

قتل عام ارمنیان نتیجه اتحاد یهودی و ترکی است

سالونیک و اهمیت آن:

شهر سالونیک در 520 کیلومتری اسلامبول قرار داشت و یکی از مراکز مهم تجاری یونان بود.عثمانی ها در زمان سلطان مراد دوم در سال 1431 آن را اشغال کردند. این شهر که بعد از اسلامبول بزرگ ترین مرکز تجاری عثمانی به شمار می رفت، پس از فروپاشی عثمانی سالونیک دوباره به یونان ملحق شد.

دونمه ها چه کسانی بودند:

اصطلاح دونمه در عثمانی به کسانی گفته می شد که سابقا یهودی بوده و سپس به دین اسلام مشرف شده اند. اگر چه سندی در دست نیست که نشان دهد آیا این گزینش دین اختیاری بود یا زیر فشار ولی عملکرد دونمه ها نشان می داد که آنان برای حفظ ظاهر به اسلام گرویده بودند نه بر اساس خلوص ایمان. این عده از قرن هیجدهم در جامعه عثمانی ظاهر شدند و از سوی مسلمانان به دونمه یعنی گروندگان به اسلام یا مرتدان از دین یهود مشهور گشتند.

یهودیان نیز آنها را مینیم می نامیدند. دونمه ها علی ظاهر نسبت به رعایت ظواهر اسلام وسواس نشان می دادند به ویژه مناسکی که در ملا عام انجام می شد مانند قربانی کردن یا روز گرفتن را فراموش نمی کردند اما در باطن هیچ گاه حقیقتا اعتقادی به اسلام نداشتند حتی با مسلمان ازدواج هم نمی کردند.

تا پیش از جنگ جهانی دوم حدود ده تا پانزده هزار دونمه در عثمانی وجود داشت که به گزارش دایره المعارف یهود در سالونیک ساکن بودند. در عثمانی هر دونمه دارای یک اسم رسمی و یک اسم عبری بود که در داخل جامعه دونمه با آن شناخته می شد. کمابیش همه مورخان امروز معتقدند که فلسفه حرکت دونمه ها در عثمانی چیزی جز یک برنامه گام به گام جهت نفوذ در ساختار قدرت عثمانی و تلاشی از درون آن نبوده است.

سلطان عبدالحمید به علت این که درخواست های یهودیان مبنی بر فروش و یا واگذاری اورشلیم را رد کرده بود از نیات پنهانی محافل صهیونیست اطلاع داشت. وی در پیامی به هرتصل گفته بود که هرگز حاضر به واگذاری اورشلیم نخواهد شد. از این رو نسبت به دونمه ها نیز چندان خوش بین نبود. مورخان معتقدند که عبدالحمید مایل بود همه دونمه ها در سالونیک متمرکز شوند تا از مرکز خلافت دور باشند و چنین نیز شد. البته دونمه ها از چنین تصمیمی خوشنود نبودند از این رو بیشتر از گذشته علیه حکومت عبدالحمید وارد عمل شدند.

 

دونمه ها و کمیته اتحاد و ترقی:

دونمه ها در انقلاب 1908 و قدرت گیری کمیته اتحاد و ترقی نقش فعالی داشتند. چند تن از رهبران این کمیته دارای ریشه های یهودی بوده و از خانواده های دونمه برخاسته بودند. “انور پاشا” رهبر اصلی انقلاب 1908 که فرماندهی لشکر کشی به باب عالی و حمله به آن را بر عهده داشت از همین گروه بود.

“طلعت پاشا” از دیگر رهبران پان ترکیست! بود که ریشه یهودی داشت. وی از اهالی سالونیک و یهودی تبار و فراماسون و عضو محفل ویریتاس در سالونیک بود. طلعت پاشا که حدود یکسال(17-1918) صدراعظم عثمانی بود در سال 1909 به عنوان نخستین استاد اعظم شورای عالی تشکیلات فراماسونری اسلامبول برگزیده شد. وی در عین حال بی رحم ترین پان ترکیست عثمانی نیز به شمار می رفت چرا که جلاد هزاران هزار تن از ارمنیان ساکن عثمانی می بود. طلعت در سال 1918 از سمت خود کناره گیری کرد و در 1921 به وسیله یک جوان ارمنی به نام تهلریان که مادرش به وسیله ترک ها تکه تکه شده بود کشته شد. دادگاه برلن تهلریان را از کلیه اتهامات تبرئه نمود.

 

نقش یهودیان در قتل عام ارامنه:

کشتار یک و نیم میلیون ارمنی بیگناه در عثمانی و آواره کردن عده ای دیگر را باید نتیجه یک اتحاد یهودی-ترکی دانست. اسماعیل رایین پژوهشگر برجسته کشورمان و افشا کننده دستهای پنهان فراماسونری در ایران در کتابی با نام قتل عام ارامنه ارتباط یهودی ها با این کشتار را تایید می کند.

سفیر انگلستان در عثمانی در گزارش محرمانه خود مورخ 29/5/1910 به وزارت خارجه متبوعش می نویسد:

الهام بخش تشکیل کمیته ترکان جوان در بندر سالونیک،یهودیان بوده اند.نهضت ترک های جوان یک حرکت مشترک یهودی و ترکی علیه سایر ملیت های عثمانی از جمله عرب ها،یونانی ها،بلغاری ها و ارمنی ها می باشد.(مجله آراکس،شماره 1373:65)

لوتر سفیر انگلیس کمیته مرکزی ترکهای جوان را کمیته یهودی حزب اتحاد و ترقی می نامید. (مجله آراکس،شماره54 : 1372)

هر چند که در این روند تنها بازنده ترک های فریب خورده ای بودند که با سوار شدن بر اسب پوشالی پان تورانیسم رویای باختر را در سر می پروراندند ولی یونانی ها،بلغارها،عرب ها با استفاده از این فرصت و بهانه کردن ستم ترکهای عثمانی بر سایر ملل پرچم جداسری برافراشتند و حکومت های ملی خود را تاسیس کردند. یهودی ها نیز که از ابتدا هدفی جز اورشلیم نداشتند ترک ها را تنها گذاشتند و ترکیه امروزی از دل یک امپراتوری عظیم که تا زمان عبدالحمید حفظ شده بود سربرآورد.

“امانوئل قاراسو” جزو سه تنی بود که نقش مهمی در خلع سلطان عبدالحمید داشت. وی موسس محفل فراماسونری “ریزورتار” در مقدونیه بود که کمیته اتحاد و ترقی(ترکان جوان) زاییده آن به شمار می رفت.بسیاری از اعضای کمیته از کانال او بود که جذب لژهای فراماسونری می شدند.چیزی که بیشتر از همه عبدالحمید را خشمگین می کرد این بود که قاراسوی یهودی و ماسون حکم عزل وی را ابلاغ کرده بود و این موضوع را بارها بر زبان آورده بود. حکومت کوتاه اتحاد و ترقی که از درون حرکت صهیونیست ساخته پان ترکیسم بیرون آمده بود باعث گسست بنیان های اجتماعی و سیاسی عثمانی و تسریع روند تجزیه عثمانی گردید که در نهایت به سود صهیونیسم تمام شد. در فاصله درگیری ترک ها و اعراب یهودیان ممنوعیت مهاجرت به اورشلیم را شکستند و دسته دسته به این ناحیه مهاجرت کردند و اندک اندک تسلط خود را از طریق بریتانیا بر این منطقه بیشتر کردند. به این ترتیب انقلابی که به وسیله دونمه ها شکل گرفت راه را بر صهونیسم هموار کرد.

“تکین آلپ” از یهودیان به ظاهر مسلمان شده ای بود که دم از اتحاد ترکان و نابودی سایرین می زد. وی عنصری به شدت ضدایرانی بود در طول زندگی خود ایدئولوژی های عثمانی گری،پان تورانیسم و کمالیسم را تئوریزه نمود. نام اصلی او موشه کوهن و از بهودیان اهل سزر بود ولی با نام تکین آلپ مقاله نویسی می کرد و به همین نام غیر یهودی مشهور بود.

 

تبار یهودی آتاترک:

مصطفی کمال در سال 1880 در سالونیک که مامن جهودان بود متولد شد. وی در جوانی به خدمت ارتش پیوست و اندک اندک در کوشه و کنار شهرت یافت. دایره المعارف یهود(جودائیکا) آتاترک را یهودی الاصل دانسته است.جودائیکا می نویسد:

یک اعلامیه ای که بطور مشترک از سوی بسیاری از یهودیان سالونیک منتشر شده بود اذعان داشت که کمال آتاترک دارای ریشه های دونمه ای است(opcit,Judaica,P:151).

برخی دیگر از پژوهشگران گفته اند که مصطفی کمال هیچ همانندی به پدر خود یعنی علیرضا افندی نداشته است و او را فرزند نامشروع یک صرب دانسته اند.ولی به هرحال یهودی الاصل بودن آتاترک امری نزدیک به یقین به شمار می رود(ر ک:محمد طه الجاسر:178).

مصطفی کمال آتاترک در طول حیات خود مسئولیت قتل عام دهها هزار تن از کردان ایرانی نژاد و سرکوب هزارتن از شیعیان ترکیه(علویان) را بر عهده دارد. هزارتن از کردان و علویان ترکیه در کشتار دَرسیم (یکی از شهرهای شیعه نشین و کردنشین) که در سال 1936 به فرمان آتاترک صورت گرفت نابود شدند.

نتیجه گیری:

پان ترکیسم در عثمانی اندیشه ای یهودی ساخته و برنامه ای بلند مدت جهت متلاشی کردن عثمانی و استقلال اورشلیم از آن و هم چنین در اختیار گرفتن کنترل ترکیه نوین به شمار می رود. نه مصطفی کمال واقعا ترک به شمار می رود و نه می تواند پدر ترکان محسوب گردد. یهودی بودن وی از سوی منابع معتبر چیزی نزدیک به یقین است، اندیشه پان ترکیسم نیز که بر اساس نژاد پرستی، کشتار انسان ها و قتل عام و نابودی سایرین شکل گرفته کارکردی غیر انسانی و در عین حال در راستای منافع صهیونیست ها داشته است.

اتحاد پان ترکیست ها با آلمان نازی در جنگ جهانی دوم و دادن مجوز کشتار به کولی های ترکیه به نازی ها یکی از لکه های ننگین حکومت ترکیه نوین به شمار می رود. نازی ها حکومت ترکیه را در زمان عصمت اینونو (جانشین مصطفی کمال) قانع کردند که کشتار کولی ها و برخی یهودیان در راستای منافع هر دو کشور است. در نتیجه دولت ترکیه شهروندان خود را در اختیار دولت نازی آلمان قرار داد تا آن ها را به فجیع ترین شکل در خاک ترکیه قتل عام نماید. تراژدی بزرگ این جا بود که آلمان ها ترک های سراسر اروپا را جمع آوری کرده و در کنار یهودی ها و کولی ها به اتاق های گاز و کوره های آدم سوزی می فرستادند. بنا بر آمار نزدیک به چهار هزار نفر از اتباع ترکیه در جریان هولوکاست به قتل رسیدند.

نازی ها در جریان جنگ جهانی دوم درخواست مشابهی از ایران داشتند. آن ها از دولت ایران درخواست کردند که با آلمان ها در کشتار و پاکسازی یهودی ها همراهی کند و نازی ها در کشتار یهودیان ایران آزاد بگذارد. ولی رضاشاه با چنین طرحی به شدت مخالفت کرد و استدلال نمود که یهودیان شهروندان ایران هستند و دولت ایران هیچگاه شهروندانش را در برابر دولت های بیگانه تنها نمی گذارد، از آن گذشته در طی زندگی هزاران ساله یهودی ها با ایرانیان، یهودی ها به اندازه کافی ایرانی شده اند و نیازی به نابودی آن ها به عنوان یک اقلیت نیست.

 

برگرفته از مقاله امیر حسین ابدالی

http://hoosk.net

 

 

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert